در تابستان 1922، مارتين هايدگر (1972-1889) به كلبة كوچكي كه در ارتفاعات كوهستاني جنگل سياه در جنوب آلمان براي او ساخته شده بود، رفت. او در آنجا، روي بسياري از آثار مشهورش كه از سخنرانيهاي اوليهاش كه دانشجويان را محسور كرده بود و براي شكل دادن به كتاب هستي و زمان ترتيب داده شده بود تا آخرين و به تحقيق مبهمترين آثارش را شامل ميشد، كاركرد. هايدگر به مدت بيش از پنج دهه، غالبا در تنهايي، در اين كلبه انديشيد و نگاشت و اين خود دلالت بر نزديكي ذهني و عاطفي با اين بنا و محيط اطراف آن و گذر فصلهاي آن دارد. كتاب حاضر دربارة رابطه عميق ميان جا و شخص است. كلبة هايدگر به منزلة جايگاه ادمشار ـ نويسندة كتاب ـ رويارويي دليرانة فيلسوف با هستي است. ستايش تملقآميز بر ما عرضه نميكند، بلكه تاملي روشنگر، عاري از غرض و به دور از اسطورهسازي دربارة رابطة جا و فكر به دست ميدهد. او در اين فرايند بر تفكر هايدگر دربارة ساختن، سكني گزيدن و انديشيدن پرتوي جديد، ملايمتر و گستردهتر ميافكند. برخي از عنوانهاي مباحث كتاب از اين قرار است: منظرة خلاق: چرا من ساكن روستاهايم؛ (مارتين هايدگر)؛ ساختن سكنيگزيدن انديشيدن (مارتين هايدگر) يك منظره و دگرگونيهاي آن؛ كلبه سرانجام چگونه ساخته شد؛ ارتباط هايدگر با كلبه؛ و كلبه يا بازتاب تفكر هايدگر.