يكي از مهمترين ابعاد مديريتي در سازمانهاي فرهنگي، ترسيم نقش و جايگاه سازمان در ابعاد محلي، منطقهاي و بينالمللي است. براي ترسيم اين جايگاه، در بعد محلي و ملي، نقش سازمانها را بايد متناظر با دستگاه فرهنگ ملي و در جهت فرهنگ عمومي و در بعد منطقهاي و جهاني بايد متناظر با ويژگيهاي تمدني ـ سرزميني و حوزة تمدني در نظر گرفت. نويسنده در اين كتاب كوشيده است تا در هفت فصل راهكارهايي مناسب و نو به منظور برطرف كردن بحران روزمرگي و كارزدگي هر سازمان ارائه دهد. عناوين فصلها از اين قرار است: سازمان فرهنگي در ايران؛ مديران فرهنگي؛ رهبري فرهنگي؛ ما در كدامين جهان زندگي ميكنيم؟؛ اقتصاد فرهنگ؛ امنيت فرهنگي.