كتاب حاضر، شرحي بر «در باب يقين» اثر ويتگنشتاين (1889-1951 م) در خصوص مسالة امكان معرفت و يقين است. آنچه محل بحث معرفتشناختي ميباشد. يقين عيني است و نه يقين شخصي؛ آنچه مورد نظر معرفتشناسان است، باورهاي يك شخص در محدودة خصوصي او نيست، بلكه آنها ميخواهند امكان مبنايي عيني براي باورهايي مشاع و همگاني را بررسي كنند. بنابراين در کتاب سعي شده، مباحثي در راستاي رسيدن به نتيجهاي در اين باب سامان داده شود. بخش اول كتاب، صرفا معطوف به استفادة مستقيم از سخنان ويتگنشتاين است و نگارنده به شرح و بسط بينشهاي وي دربارة يقين پرداخته است. بخش دوم و سوم به بررسي ديدگاه ويتگنشتاين نسبت به كل نظام معرفتي انسانها اختصاص دارد. مباحث ديگر كتاب مشتمل است بر: شيوة ويتگنشتاين در شناخت مفاهيم، امكان شك فراگير، نياز شك به يقين، مشابهت قطعيت گزارههاي محوري و قطعيت رياضيات، عينيت يقين، و ويتگنشتاين و نظرية معرفت.