فلسفة نيچه، داراي سه دوران متمايز از هم است: آثار اوليه او يعني «تولد تراژدي» و «تاملات نابهنگام» يا به عبارت ديگر انديشههاي غيرمرسوم او، تحت تاثير ديدگاه رمانتيك، و اين طرز تفكر او متاثر از شوپنهاور و واگنر است دوران مياني تفكرات فلسفي او از كتاب «انساني، بيانساني» آغاز ميشود و تا نگاشتن «حكمت شادمان» ادامه مييابد و منعكسكنندة گزيدهگويي فرانسوي است. دوران بلوغ فلسفي نيچه، بعد از حكمت شادمان ظاهر ميشود كه با نگاشتن كتابهايي آغاز ميگردد و با «نيچه عليه واگنر» پايان ميپذيرد. كتاب حاضر، متضمن دو بخش از نوشتارهاي اوست: «واگنر در بايرويت» كه پژوهشي در بيان رابطة بين علم و هنر، خاستگاه زبان و تطور فكري نيچه است و در «نيچه عليه واگنر» نيز، نيچه به بيان فلسفي ديدگاههاي خود با واگنر ميپردازد و مسالة رنج و رنجكشيدگان را بيان ميكند.