كتاب حاضر حاوي نه مقاله از ماهنامهي "هنر و مردم" است كه در سالهاي 1353 و 1354 منتشر شده است و هدف از تدوين آن، عرضهي تاريخچهي نقاشي در ايران و هند در عصر پادشاهان صفوي ايران به همراه مقدمهاي بر روابط هنري ايران و امپراتوران بابري هندوستان بوده است. بدينترتيب ، در نوشتار حاضر مختصات و ويژگيهاي نقاشيهاي اين دورهي ياد شده تشريح شده است. به طور كلي در خصوص نقاشيهاي اين دوره اين نكته بيان ميشود كه نقاشي اسلامي هند زير نفوذ نگارگريها و نقاشيهاي ايراني است. براي مثال: "در نقاشيهاي عصر بابري از زمان اكبر به بعد، هالهي نور در اطراف سر پادشاه به وفور ديده ميشود، در حالي كه پيش از اين دوران، اين هاله وجود نداشت و در نقاشيهاي ايراني هم به ندرت ديده ميشود كه در اطراف سر و صورت پادشاه، هالهاي ترسيم كنند. اين پديده بسيار قديمي و يادگاري است از عصر اوج مهرپرستي در آسيا. در آثاري كه از اين عهد برجاي مانده، كاملا محسوس است كه اين پديدهي مدور چيزي جز خورشيد نيست. در همهي تصاوير حتي مجسمههاي بودا كه در آسياي مركزي و افغانستان كنوني تهيه شدند، اين وضع به چشم ميخورد".