نويسنده در آغاز دربارهي هويت فرهنگ و هنر بحث ميكند و طي آن خاطرنشان ميسازد كه هويت ايراني ـ اسلامي، بيش از هرچيزي در هنر و انواع گوناگون آن جلوهگر شده است. وي سپس اطلاعات گوناگوني در خصوص خوشنويس، تذهيب و جليد، نگارگري، نقاشي، مرقعات، معماري و موسيقي در عهد صفوي يا مكتب اصفهان، به دست ميدهد. به تصريح نويسنده: مكتبهاي خوشنويسي هرات و تبريز در واقع زمينهساز هنر درخشان و خوشنويسان مكتب اصفهان گرديدهاند. در دورهي شاهعباس صفوي (996 - 1038 ق) كه خود از پايهگذاران مكتب اصفهان بود، خوشنويسان ايراني بزرگي از جمله ميرعماد، عليرضا عباسي و احمد نيريزي خوش درخشيدند. صنعت تذهيب نيز پس از آن كه در دورهي تيموري رشد فزايندهاي در ايران پيدا كرد، در عهد صفوي ادامه يافت و پس از تبريز و قزوين، شهر اصفهان مركز اينگونهي هنري شد. از ميان مذهبان مشهور مكتب اصفهان ميتوان ملا هلال مذهب، غياثالدين مذهب و حسين مذهب را نام برد. با آغاز حكومت شاهعباس بزرگ و جذب هنرمندان رشتههاي گوناگون هنري به دربار آن پادشاه، هنرمندان نقاش و نگارگر بسياري ظهور كردند كه از آن ميان ميتوان از رضا عباسي، بنيانگذار برجستهي مكتب نقاشي اصفهان و شاگردان او ياد كرد. رضا عباسي كه از ميان آثار بسيارش ميتوان به نقاشي و نگارههاي دو نسخهي خطي شاهنامهي موجود در موزهي متروپولتين نيويورك اشاره كرد، شاگردان بسياري نيز پرورش داد. ديگر نقاش برجستهي عهد صفوي، محمد زمان نام داشت كه در كار تذهيب، قلمدانسازي و خوشنويسي نيز ماهر بود. او در نقاشي به نگرش تازهاي دست يافت كه به شيوهي محمد زمان شهرت گرفت. از آثار او ميتوان از نقاشي و تكميل سه صفحهي سفيد و خالي نسخهاي از خمسهي نظامي گنجهاي به خط شاه محمود نيشابوري و يا آثاري از نقاشان مشهوري چون ميرك، سلطان محمد و ميرسيد علي اشاره كرد. هنر معماري نيز در مكتب اصفهان جايگاه ويژهاي دارد، چنان كه عمارت يا كاخ عاليقاپو، مسجد شيخ لطفالله و كاخ هشت بهشت از شاهكارهاي معماري اين دوره به شمار ميروند. موسيقي نيز در دورهي شاهعباس حياتي تازه يافت. از ميان موسيقيدانان اين عهد ميرزا محمد كمانچهاي، استاد يوسف مردود و احمد كمانچهاي چهرهي شاخصي داشتند.