"از آن جا كه نظريه ادبي روزگار به انديشهورزان اروپايي وابستگي بسيار دارد، كوشش بر آن بوده است كه بر جنبههاي بينالمللي تاكيد شود و چون اين نظريه از منابع بسياري بيرون از "نقد ادبي "سنتي سرچشمه ميگيرد، دامنه بحث در اين كتاب، فيلسوفان و نظريهپردازان اجتماعي و زبان شناسان را در بر ميگيرد .در اين جلد مولف براي ارائه توضيح روشني درباره ريشه موضعگيريها، به گذشته باز ميگردد و نگاهي به تفسيرها و داوريهاي انتقادي ويژه در روزگاران پيش مياندازد .نويسنده همراه با بيان اشتقاقها و بازتابها و پژواكهاي هر موضعگيري به توضيح منطقي دروني آن ميپردازد و در عين حال نشان ميدهد كه چگونه نظريه ادبي در دوران مختلف، نقشهاي مختلفي بر عهده ميگيرد . مولف اين نقشهاي گوناگون را به اوضاع و احوال سياسي ـ اجتماعي، زمينههاي نهادي و كارآزماييهاي خلاق ربط ميدهد ."