,"كتاب حاضر، بر آن است تا كودتاي 28 مرداد را بهطور كامل و قطعي در چهارچوب تضاد بين امپرياليسم و ناسيوناليسم، بين جهان اوّل و سوم، بين شمال و جنوب، بين اقتصادهاي توسعهيافتة صنعتي و كشورهاي توسعهنايافتهاي قرار دهد كه به صادرات موارد خام خود وابستهاند. اين كتاب نشان ميدهد كه اگرچه ايالاتمتّحده و بريتانيا براي توجيه كودتا، زبان دوران جنگ سرد را به كار ميبرند، امّا نگراني اصلي آنها از ملّي شدن صنعت نفت در ايران بوده است. مؤلّف ابتدا به معرّفي شخصيتهاي مؤثّر پرداخته و بعد از مدخلي مفصّل، به ملّي كردن صنعت نفت، مذاكرات ايران و انگليس، كودتا و ... ميپردازد."