معرفي كوتاه
سفر مقدس
كتاب سفر مقدس اثري است از دن ميلمن به ترجمه ي فريده مهدوي دامغاني و چاپ انتشارات ذهن آويز.
داستاني واقعي و حيرت آور كه چگونگي قرار گرفتن نويسنده در مسير خرد، صلح و فضيلت و رسيدن او به سرچشمه ي نور الهي را به تصوير مي كشد. او كه پس از چهار سال شاگردي استادش سقراط، سفري مقدس به خاور دور را آغاز مي كند و با پيدا كردن زني ساحره و شفا دهنده به نام ماماكيا در جنگل استوايي هاوايي، آزمون هاي سخت معنوي، مبارزات جسماني و مكاشفاتي الهام گونه را پشت سر مي گذارد.
بخشي از كتاب:
در طول عمرم به اين حقيقت رسيده ام كه انسان، درست در زمانهايي كه به نظر مي رسد به بدترين مراحل زندگي خود رسيده است و همه چيز تيره و تار است، آماده است كه دست به جهشي عظيم بزند… هنگامي كه به اين نتيجه رسيدي كه به هيچ كجا پيشرفت نكرده اي و در نوعي حالت سكون ايستاده اي و شايد حتي در حال پس رفتن به عقب هستي، اين را يقين بدان كه مانند دونده اي هستي كه براي آماده ساختن خود براي ايستادن در خط شروع، لحظه اي به عقب مي رود تا خود را براي دويدن بهتري، آماده سازد…
«يعني شما واقعا به اين حرفي كه مي زنيد، اعتقاد داريد؟»
«آن چه من به آن عقيده دارم، يه هيچ وجه حائز اهميت نيست. كافي است به زندگي فعليت بنگري! با باطن رفيعت به بحث و گفت و گو بپرداز. زيرا مطمئن باش كه باطن رفيعت، از تمام اين چيزها، مطلع است. و از حالا، هر آن چه لازم بوده، به من بازگو كرده است. قرار است به زودي دست به جهشي عظيم بزني… شايد براي امروز نباشد، يا حتي فردا، اما به هر حال، به همين زوديها خواهد بود… و درست آن گونه كه سقراط تو را براي من آماده ساخت، من نيز تو را براي مرحله بعدي آماده خواهم ساخت….»