كتاب حاضر مجموعه داستانهاي كوتاه با عنوانهاي «بهاريه»، «ايستگاه مبدأ»، «بايد تو را پيدا كنم»، «شناگر»، «غيل»، «آبادان عكس»، «راه آبي ديروز»، «صبح سفيد»، «آسمان نارنجي» و... است. در خلاصة داستان «بايد تو را پيدا كنم» آمده است: مردي با داشتن ليسانس مديريت، در شركت ماشينآلات سنگين كار ميكند و بارها مسير قشم به سمت عسلويه را طي كرده است. مرد به تازگي در تهران با پسر نوجوان پانزدهسالهاي به نام «مايكل» آشنا شده است و «مايكل» آخرين شبي است كه در ايران است و قصد دارد به فنلاند نزد پدرش برود. «مايكل» به دوست جديدش قول داده كه وي را به جاهاي خوب در كشورش ببرد و مرد كه خسته از رفت و آمدهاي مكرر است، آرزو ميكند زودتر «مايكل» را ببيند و با هم به گردش در جاهاي تفريحي پيشنهادي «مايكل» بروند و به كار نويسندگي بپردازند.