نگارندة كتاب حاضر، در نوشتار خويش چارچوب تازهاي براي نگرش به نيروهاي خشونت در جهان ارائه ميدهد. وي با دستمايه قرار دادن تاريخ، فلسفه، كتابها، فيلمها، روانپزشكي، و لطيفهها به بررسي شيوههاي فهم و بدفهمي و خشونت ميپردازد. وي معتقد است كه خشونت سه شكل دارد: كنشگرانه (جنايت، ارعاب)، كنشپذيرانه (نژادپرستي، نفرت پراكني، تبعيض) و سيستمي (تأثيرات فاجعهبار نظامهاي اقتصادي و سياسي)، و غالباً يكي از شكلهاي خشونت، مانع از ديده شدن ديگر شكلهاي آن ميشود و بدين ترتيب مسائل پيچيدهاي پديد ميآيد. وي نظريههاي خويش را در قالب پنج فصل خشونتياري طلب؛ از همسايهات چون خودت بترس!؛ موجي خونين بلند شده است؛ تساهل چونان مقولهاي ايدئولوژيك؛ و خشونت خدايگاني، در اختيار مخاطب قرار داده است.