در نمايشنامة حاضر كه در سه فصل به نگارش درآمده، دختري بيست و دو ساله كه از اهواز به مزاري در نزديكي ايذه آمده، خطاب به پيرزني كه بر سر مزار يكي از شهدا نشسته است، از شهيدي به نام «جان محمد» سخن ميگويد. او از پيرزن ميخواهد تا نشان منزل اين شهيد را به او بدهد و در اين جستوجو وقايعي رخ ميدهد كه نمايشنامة حاضر را شكل ميدهد. كتاب حاضر، نوزدهمين شماره از مجموعة «روايت ديگر» است.