قاسم به علت لنگ بودن به تيمور لنگ تغيير نام داد. تقي به علت حرف زدن از زمان به زمان معروف شده بود. هاشم به علت كمحرفي به بز و موسي به علت راه رفتن سريع به باد معروف شده بود. آنها به همراه رجب ملقب به پينوكيو، گروه پنجنفرهاي تشكيل داده بودند، و در يك روستا زندگي ميكردند. قرار بود اين گروه با ماموريت مشخصي راهي آمريكا شوند، آنها ميخواستند روياي بزرگ خود را عملي كنند، و به دنبال يك راه آسان براي رفتن به آمريكا بودند. پينوكيو راه دريايي را پيشنهاد كرد، اما هر كدام از راهها مصادف با دستگيري سر مرز بود. بهترين راه راهي بود كه زمان پيشنهاد كرد، آنها ميبايست يك تونل طولاني درست ميكردند و از زيرزمين به آمريكا ميرفتند. پينوكيو كاغذي را برداشت و وسايل مورد نياز را يادداشت كرد. كاغذ به دست خانم معلم افتاد. هيچكس نفهميد كه موضوع چه قدر جدي است و همه خيال كردند يكي ديگر از مسخرهبازيهاي پينوكيو است.