در دورة نوجواني به خاطر تغييراتي كه در جسم و روح افراد به وجود ميآيد، زندگي كمي پيچيده، دشوار و گاهي با شك و ترديد همراه ميشود. همچنين براي افراد مشكلات و سوالهايي پيش ميآيد كه شايد قادر به حل آنها نباشند. در حالي كه نوجوانان بايد بدانند فقط آنها نيستند كه مشكل دارند و نيز ميتوانند با راه حلهاي مناسب مشكل خويش را برطرف سازند. نگارنده در كتاب حاضر ضمن طرح مشكلات دختران نوجوان راهكارهاي مربوطه را عرضه كرده است. پارهاي از اين مشكلات، كه نگارنده از ديد دختران به آنها پرداخته، عبارتاند از: همكلاسي صميمي من توجه همه را جلب ميكند؛ نميخواهم دوست پسر داشته باشم؛ به نظر من پسرها خيلي احمقاند؛ پدر من فقط به برادرم توجه دارد؛ كوچكترين چيزي گريهام را درميآورد؛ هيچكس به حريم خصوصي من احترام نميگذارد؛ برادرم دست به سياه و سفيد نميزند براي خودش شازده است؛ و پدر و مادرم دوست ندارند من آرايش كنم.