نمايشنامة حاضر، روايت زوجهاي جواني است كه هريك به ازدواج عاشقانه متهم شده و براي اثبات عشق خود بايد دلايلي بياورند. قاضي دادگاه نيز، روباتي است كه از احساس هيچ بويي نبرده است. منشي دادگاه خطاب به نخستين زوج متهم يعني سپهر و مهشيد ميگويد: «مطابق قانون جديد و براي جلوگيري از يه عالمه طلاقايي كه مد شده، آدمايي كه بنابر عشق و عاشقي ميخوان ازدواج كنن اول بايد توي اين دادگاه محاكمه بشن تا عشقشون براي قانون به اثبات برسه، بعد حق ازدواج دارن». سخنان قاضي و منشي دادگاه و دفاعيات متهمان، نمايشنامة حاضر را تشكيل ميدهد.