روانشناسان سازگاري فرد را در مقابل محيط مورد توجه قرار داده و خصوصياتي از شخصيت را به هنجار تلقي كردهاند كه به فرد كمك ميكند تا خود را با جهان پيرامون سازگار كند، و با ديگران در صلح و صفا زندگي و در جامعه جايگاهي كسب نمايد. در اين ميان سازگاري اجتماعي انعكاسي از تعامل فرد با ديگران، و رضايت از نقشهاي خود و نحوة عملكرد در نقشها است كه به احتمال زياد تحت تاثير شخصيت، فرهنگ و انتظارات خانواده قرار دارد. سازگاري اجتماعي معمولا در اصطلاحات نقشهاي اجتماعي، عملكرد نقش، درگير شدن با ديگران و رضايت با نقشهاي متعدد مفهومسازي شده است. عواملي چون: عوامل پزشكي، تربيت و اختلالات عاطفي و هيجاني، ارثي، محيطي و اجتماعي بر سازگاري اجتماعي موثر است. سازگاري اجتماعي به عنوان مهمترين نشانة سلامت روان، از جمله مباحثي است كه در دهههاي اخير توجه بسياري از جامعهشناسان، روانشناسان و به ويژه مربيان را به خود جلب كرده است. از اين رو نگارنده در كتاب حاضر به بحث سازگاري و عوامل موثر بر آن پرداخته و تعاريف، مكاتب، و نظريههاي متعدد مربوط به آن را مطرح كرده است. نظريههاي روانپويايي سازگاري؛ سازگاري از ديدگاه شناختي؛ سازگاري از ديدگاه انسانگرايي و اصالت وجودي؛ مدل لازاروس و فولكمن؛ سازگاري اجتماعي و شخصيت فرد؛ تاثير عوامل اجتماعي بر سازگاري در مدرسه؛ طبقهبندي ناسازگاريهاي اجتماعي؛ و عوامل مستعدكنندة اختلالات سازگاري، از جمله مباحث كتاب است.