نمايشنامة حاضر در پنج صحنه، روايتي است از دو تن از ساكنان يك آپارتمان كه يكي «اولاف» تاجر 60ساله و ديگري «آلبر» كارمند بازنشستة 70ساله است. اين آپارتمان قرار است طي چند ماه ديگر تخريب شود. بر اين اساس آلبر و اولاف هريك نامهاي مبني بر تخيلة آپارتمان دريافت كردهاند. اما اولاف كه نميخواهد آپارتمان را تخليه كند، خطاب به آلبر از اين كه چند ماه است كه كرايه خانه را پرداخت نكرده سخن ميگويد. آلبر در جواب او را به مراجعه به مددكار اجتماعي رهنمون ميشود. اما اولاف از اين كار سرباز ميزند و از خود آلبر مبلغي را به عنوان قرض ميخواهد تا آن را سر موعد معين به همراه بهرهاش به آلبر بازگرداند، اما آلبر نميپذيرد و سرانجام بر اثر درگيري اولاف با آلبر بر سر پرداخت پول قرض، آلبر موافقت ميكند. اين نمايشنامة ترجمه شده اثري است از «هنريش هانكل» ـ نمايشنامهنويس قرن بيستم آلمان ـ كه بر اساس يك حادثة واقعي نگاشته شده است.