با وجود تهديداتي كه در عصر فردوسي عليه هويت و فرهنگ ايراني صورت گرفت، فردوسي هيچگاه از حد اعتدال خارج نشد. او يك متن قومي را به دور از افراطيگري با ژرفنايي حكمي به يك متن فراقومي تبديل كرد. آنچيزي كه شاهنامه را از متنهاي قومي افراطي متمايز ميكند پرداختن به مضامين جاودانة بسياري همچون ستايش شجاعت، رشادت، درستي، پاكي، پهلواني، و رهبري، در كنار مضامين قومي و ملي است. در نتيجه شاهنامه يك اسطورة متني هويتساز است و اگرچه اين هويتسازي، نخست دربارة قوم ايراني صورت ميگيرد، اما اين اثر با مضامين عميق خود در شكلدهي هويت انساني نيز تاثير مهمي داشته است. كتاب حاضر حاوي مقالاتي از استادان فرهنگ و ادب ايران در خصوص شاهنامه است. مقالات با مقدمهاي از «بهمن نامور مطلق» با عنوان «همچون رودي سبزآفرين» آغاز شده است.