در نمايشنامة «تيغ و ترنج» صحنههايي از تعزيهخواني «دوست محمد» و ديگر تعزيهخوانان به موازات رفتن آفاق ـ همسر دوست محمد ـ به امامزاده براي گرفتن شفاي كودك بيمارش به پيش ميرود. دوست محمد كه رفتن به امامزاده را براي علاج كودك بيفايده ميداند، آفاق را از اين كار برحذر ميدارد. اما در پايان متوجه ميشود كه كودكش شفا يافته است. دوست محمد پس از شفاي كودكش در پايان تعزيه رو به ضريح كرده و ميگويد: اين من و اين تيغ بران، يا ببخشايم به قرآن. مجموعة حاضر مشتمل بر دو نمايشنامه تحت عنوان «تيغ و ترنج» و «شب موش» است.