نظريۀ برنامهريزي به تبع تحولات دهۀ گذشته در كنش برنامهريزي و نظريۀ اجتماعي و اقتصادي در موقعيت بغرنجي قرار گرفته است. عواملي چون افول ماركسيسم، پافشاري بر گرايشهاي مبتني بر جنسيت، قوميت و منطقهگرايي، محدوديت افق ديد، برنامهريزي در عرصۀ عمل در تضاد باجايگاه آكادميك و در نهايت نضج اصلاحطلبي عملگرايانه، چشمانداز نظريۀ برنامهريزي را تيره و تار كرده است؛ در حالي كه اينك زمان تمركز بر چشماندازهاي دايما متحول نظريۀ برنامهريزي است. در كتاب حاضر ضمن بررسي آيندۀ برنامهريزي، بر برنامهريزي مشاركتي تاكيد شده است. برنامهريزي مشاركتي، براي كشف دغدغهها، مباحث و نظريههاي مرتبط در حوزۀ برنامهريزي و در واكنش به موقعيت مسلط نظريۀ برنامهريزي مشاركتي در قرن 21 شكل گرفته است. نگارندگان سعي كردهاند كه ميان نظريه و عمل تعامل برقرار كنند و همزمان، ايدههاي نظري نويني را مطرح كردهاند. مباحث كلي كتاب عبارتاند از: چشماندازها و انديشههاي برنامهريزي؛ پراكسيس و وجوه مشترك برنامهريزي؛ و گرايشها و جنبشهاي برنامهريزي.