خطمشيگذاري عمومي در زمرهي علوم جوان است كه پس از جنگ جهاني دوم در باختر زمين شكل گرفت و به تدريج راه تكامل را پيمود. اين علم به روابط ميان دولتها و شهروندان، سازمانها و مردم و كارگزاران حكومت با اربابرجوع اختصاص دارد و بيانگر روابط لازم ساختارها و فرآيندهاست. طبيعت فرآيند خطمشيگذاري منبعث از ويژگيهاي سياسي هركشوري است كه سرآغاز بحث خطمشيگذاري است. كتاب حاضر در زمينهي "خطمشيگذاري عمومي" در نه فصل نگاشته شده است: در فصل اول به تعاريف و مفاهيم خطمشي عمومي از ديدگاههاي مختلف پرداخته شده و فرآيند خطمشيگذاري از شناخت و درك مساله تا مرحلهي اجرا و ارزيابي بررسي گرديده است. در فصل دوم مدلهاي خطمشيگذاري تشريح شده و نحوهي ارزيابي آنها بيان گرديده است. در فصل سوم، نحوهي انعكاس مشكلات و مسائل مردم به مراجع خطمشيگذار و سازمانهاي عمومي بازگو شده است. نحوهي قانوني كردن، تصويب و مشروعيت خطمشيها، موضوع اصلي فصل چهارم را تشكيل ميدهد. موضوعات ديگر فصلها بدينقرار است: اجراي خطمشي عمومي، ارزيابي خطمشي عمومي، گروههاي ذينفوذ و نقش آنها در خطمشي عمومي، دانش جديد خطمشيگذاري، و درك خطمشي عمومي.