اسطوره به نمونههاي ازلي حوادث، شرايط، و قدرتنماييهاي خدايان يا ابرانسانهايي ميپردازد كه خارج از زندگي معمول انسان رخ ميدهند و ميتوانند مبدا و خاستگاه آن به حساب آيند. اين حوادث مافوق طبيعي در زماني متفاوت با زمان تاريخي قرار ميگيرند، زمان آنها معمولا آغازگاه خلقت جهان و يا دوران ابتدايي و پيش تاريخ است. کهن نمونه، صورت ازلي و سرنمون، همه بر يك مفهوم دلالت دارند؛ و آن چيزي نيست مگر «تصوير شخصيت يا الگويي خاستگاهي كه در ادبيات تكرار ميشود و چنان قدرتمند است كه ميتواند جهاني باشد. اين الگوها و موقعيتها، كه در انديشۀ پيشا ـ تفكر جاي دارند، در افراد مختلف احساسات مشابهي را برميانگيزند. ادبيات يكي از دهها محلي است كه كهن نمونه ميتواند خود را در آن به ظهور برساند و بيشك يكی از اين تجليگاهها، ادبيات نمايشي است. موضوع محوري اين كتاب، ادبيات نمايشي است و پيوندي كه با كهن نمونه و اسطوره برقرار ميكند. در كتاب پيوند كهن اسطوره و تئاتر رخ مينماياند تا ادبيات نمايشي به عنوان يكي از بهترين محملهاي بهكارگيري نقد اسطورهاي و كهن نمونهاي جلوهگر شود. نيز ظهور كهن نمونهها و اساطير در ادبيات ماشيني ايران بررسي ميگردد.