تا اواخر قرن 19 و اوايل قرن 20 در جهان اسلام، از جمله در مناطق مسلمان نشين روسيه، مكتبها امر تعليم و تربيت ابتدايي را برعهده داشتند، ولي از آنجايي كه مدارس ماوراءالنهر، به ويژه مدارس بخارا، جاذبۀ خاصي براي مشتاقان بهادامۀ تحصيل در سدههاي پيش از قرن 20 داشته است، بسياري از علماي طراز اول اهل سنت روسيه، خصوصا علماي تاتار،خصوصا علماي تاتار، تحصيل كردۀ مدارس بخارا بودند؛ زيرا بخارا از مراكز پرسابقۀ جهان اسلام است و مدارس مذكور پرورشگاه علماي نام آور بسياري بوده است. ولي در قرن بيستم اين مدارس دچار انحطاط شدند؛ انحطاطي كه خواه ناخواه زمينه ساز تجديد نظر در كاركرد و اصلاح مدارس قديم و پيدايش و توسعه و ترويج نهضت جديديه شد. محمد ظاهر بيكي يفاجديدي از پيشتازان جنبش جديديه در مدارس بخارا و تاتارستان و اسماعيل بك گاسپرالي، ابداع كنندۀ اصول جديد در عرصۀ آموزش و پرورش در بين مسلمانان روسيه در شهر باغچهسراي كريمه است. وي نخستين مدرسۀ اصول جديد را براي اجراي نظريات آموزشي خود در سال 1884 م تأسيس كرد. نهضت جديديه، نام خود را از همان اصول جديد گرفته است. اصول جديد نيز نامي است كه به "اصول صوتيۀ " ابداعي گاسپرالي براي آموزش سهلتر الفباي زبان عربي دادهاند. هواداران اين نهضت را "جديدچي"، "ترقي خواهان"، "اصلاحاتچيان" و ... خواندهاند. پس از انقلاب 1917 روسيه، آنان را به اعتبار فعاليتهاي سياسي شان "جوان بخاراييان"، "بخاراييان جوان"، "حريت طلبان" و "انقلاب چيان" نيز ناميدهاند. جديديه به علت ضعفهايي كه بعدها در ايجاد شد، در برابر بولشويسم نتوانست از خود دفاع كند و از هم پاشيد؛ با اين همه برخي دستاوردهاي جديديه عبارت است از: اصلاحات در زمينۀ آموزش و پرورش، افزايش علاقه به سوادآموزي، ارتقاي مقام زن در جامعه، و تأثيرگذاري در رشد خودآگاهي.