منطقۀ آسياي مركزي شامل پنج كشور ازبكستان، قزاقستان، تركمنستان، قرقيزستان و تاجيكستان است. در برههاي از تاريخ "آسياي مركزي" به منطقهاي محدود در ماوراءالنهر اطلاق ميشد و در مقطعي ديگر قلب آسيا را از سيبري تا سلسلهجبال پامير و از مغولستان تا رودخانۀ ولگا را شامل ميشده است. از نظر فرهنگي و زباني تصميمات به عمل آمده، شكلي مبهم به خود ميگيرند: سنن متفاوت تركيب شده و نفوذهاي خارجي به انحاي مختلف تاثيرگذاردهاند، اما در پي تمامي تفاوتها چارچوب مشهودي از باورهاي مشترك، اين منطقه را دربرميگيرد. بررسي تحولات تاريخي و فرهنگي در هر منطقهاي ميتواند زمينۀ مناسبي براي شناخت و آگاهي نسبت به مردم و جوامع سرزمينهايي تلقي گردد كه داراي تمدني درخشان در روابط اجتماعي بودهاند. سرزمين آسياي مركزي يا ماوراءالنهر داراي قدمتي طولاني از نظر تاريخي و سابقهاي پرفراز و نشيب از منظر تعاملات فكري و فرهنگي بوده است. حوزۀ نفوذ فرهنگي و سياسي ماوراءالنهر، كه از مهمترين مراكز تمدن شرقي است، طبق مستندات تاريخي، از تركستان يعني نواحي واقع در بين متصرفان مسلمانان و مناطق تحت حاكميت چين، كه صحرانشينان ترك و مغول آن را مسكون ساخته بودند، تا افغانستان، پاكستان و سين كيانگ چين گسترده بود و حتي گسترۀ نفوذ فرهنگي آن از اين مرزها فراتر رفته است. در كتاب حاضر سير تحولات تاريخي و فرهنگي در منطقۀ مذكور بررسي گرديده است.