fiogf49gjkf0d
آنچه گاه و بيگاه دنياي امروز را بيرنگ و بدمنظر ميكند، چيزي جز توهمات و پيشانگاشتههايي بياساس و نابخردانه و به دور از طبيعت و سرشت واقعي انسان نيست. اگر آگاهانه يا حتي ناآگاهانه اساس زندگيمان را در وضعيت آمادهباش و تدافعي قرار دهيم و هر كنشي را با واكنشي شديدتر پاسخ گوييم، به تدريج از طبيعت و خوي انسانيمان دور ميشويم و معرفت و بعد مثبت وجود را به بوتهي فراموشي واگذار ميكنيم. برقراري آرامش حقيقي بايد ابتدا در درون خودمان، سپس كانون خانواده و بعد محيط پيرامون و جامعهي بزرگتر باشد. لازمهي دستيابي به اين آرامش، دوري جستن از خشونتورزي، همدلي با يكديگر و لذت بردن از باهم زيستن است. نگارندهي كتاب حاضر كه رهبري معنوي، كاهن ذن بودايي، و فردي آرامشورز و طريقتطلب است، در كتاب به مطالبي در زمينهي طبيعت جنگ و آرامش، اهميت هشياري، آغاز آرامش از خويشتن، گسترش آرامش، سازش، گوش سپردن عميق، ارج نهادن به انسانيت، برقراري صلح در جهان و... اشاره كرده است.