fiogf49gjkf0d
"سيتا" شخصيتي است در اوهام، تخيل و يا شايد واقعيتهاي نويسنده كه تمام مدت با او در سخن است. سيتا بر ترك دوچرخهي او سوار ميشود و آنها با هم به گردش و سينما ميروند. سيتا است و نويسنده و كبوترها در ميان آبهاي دريا و جادهاي كه انتهايش به آن ميرسد. روسري سيتا كه با باد همراه ميشود. و باز سيتا، نويسنده، كبوتر، باجهي تلفن، موتور واژگونشده، سيتاي زخمي، نويسندهي ناشنوا، عشق، غزل حافظ، ديوان حافظ، سيتا، دعاي امنيجيب، باد و باد و سيتا و نويسنده و باد... اين كتاب از هفت داستان كوتاه با اين عناوين تشكيل شده است: قطار يا خدا پدر مسيح نبود، اما پدر مسيح خداي مسيح بود؛ تيرانا در شبي كه انگور نداشت؛ يك نفر آن دورها ميرود؛ ن و ديواري از چوب و علف كشيده به دور شهر؛ سيامين حكايت سيتا؛ برف، ود + j= + سوت - 1 خوشبخت ميشود.