fiogf49gjkf0d
ارتباط يكي از فعاليتهاي انساني است كه همه آن را ميشناسند، اما شمار اندكي ميتوانند تعريف قانعكنندهاي از آن به دست دهند. ارتباط، گفتوگو با يكديگر است، تلويزيون است، پخش اطلاعات است، طرز اصلاح موي سر است، نقد ادبي است و اين رشته سر دراز دارد. اين عدم توافق دربارهي ماهيت مطالعات ارتباطي در كتاب حاضر منعكس شده است. اما ساختار كتاب اين نكته را بازگو ميكند كه دو مكتب عمده در مطالعهي ارتباطي وجود دارد. نخستين مكتب، ارتباط را انتقال پيامها ميداند. اين مكتب بدان ميپردازد كه چگونه فرستندگان و گيرندگان، رمزگذاري و رمزگشايي ميكنند، و چگونه انتقالدهندگان، مجاري و رسانههاي ارتباطي را به كار ميگيرند. دلمشغولي ديگر اين مكتب موضوعاتي همچون كارايي و صحت است. اما مكتب دوم، ارتباط را توليد و تبادل معاني ميداند. اين مكتب دلبستهي آن است كه چگونه پيامها يا متنها در كنش متقابل با مردم قرار ميگيرند تا معنا توليد كنند، يعني به نقش متنها در فرهنگ ما وابسته است. نگارنده در كتاب، به معرفي نمونهها، نظريهها و مفاهيم اصلي مورد استفاده در مطالعهي ارتباطات، نقش نشانهها و معنا، رمزهايي كه نشانهها در آن سامان يافتهاند، شيوههايي كه نشانهها در درون يك فرهنگ معنا مييابند، تحليل نشانهشناختي، مثالهايي از مطالعات تجربي محتواي پيام و مخاطب، عقايد اساسي ساختارگرايي، نقش ايدئولوژي در معنا و بسياري مطالب ديگر پرداخته است.