زندگي كورش، اقدامات سياسي، اجتماعي، فرهنگي او، فتوحات، نظام امپراتوري و وضعيت دنياي آن عصر، و رويدادهاي مهم دوران كورش كبير در اين كتاب شرح و بررسي ميشود .در بخشي از پيش گفتار كتاب به محدوديتهاي خاص موضوع و روش مولف در تاليف كتاب چنين اشاره شده است ..." :تاريخ زندگي كورش مبتني بر تفسير سنتهاي گوناگون و فراوان اوست ما گاه ناچاريم افسانهها و عجايب را منبعي اصيل براي بازسازي تاريخ در نظر بگيريم بي گمان براي ما ممكن نبود در نوشتهاي كه هدفش شرح زندگاني كورش است، نظريهها را با هم مقايسه كنيم، فلان يا بهمان اثر تاريخي را يادآور شويم و آن را به ساير عقايد ربط دهيم، پس ناگزير شديم دست به گزينش بزنيم، سطري را برگزينيم و از ذكر بعضي عقايد چشم بپوشيم .مطالب كتاب در شش فصل سازمان يافته است .فصل اول درباره شاهان نينوا و بابل، جدالهاي آشور و بابل، نابودي نينوا و چيرگي بابل بر آن و عقايد و شيوه زندگي مردم آن است .فصل دوم با اشارهاي به منشا آريايي هخامنشيان و مهاجرت آن ها به ايران آغاز ميشود و با تولد كورش و مقدمات قدرت گيري و تاسيس امپراتوري هخامنشي ادامه مييابد و با پيروزيهاي اوليه كورش ختم ميگردد . در فصل سوم موقعيت وويژگيهاي دولت ليدي و پادشاه آن (كزروس)، لشكركشي كورش به بابل و پيروزي بر آن است .اقدامات كورش در بابل به ويژه درباره خدايان مورد پرستش و عقايد مردم در آن جا، موضوع فصل پنجم كتاب است .در فصل ششم وضعيت سياسي و بينالمللي كه در آن روزگار براي كورش و خامنشيان ايجاد شده بود، همچون مفهوم نوين سلطنت، سازمان امپراتوري، منطق كشورگشايي، عقايد و باورهاي رايج، خاستگاه قدرت تبيين ميگردد .مباحث اصلي كتاب با گزارش لشكركشي كورش براي جنگ با ماساگتها و كشته شدن در آن جا با پايان ميرسد .كتاب همچنين از پيوستهايي به اين شرح برخوردار است :گاهشمار تاريخهاي مهم ;نمودار پادشاهان سلسلههاي هخامنشي، آشور، بابل، يهود، ماد، ليدي و فراعنه مصر ;فهرست خدايان اصلي آشور و بابل و ايزدان اصلي مورد پرستش يا شناخته شده ايرانيان .صفحات پاياني به يادداشتها، منابع و نمايه اسامي اختصاص دارد .