ترجمهي حاضر، رسالهاي است از "شوپنهاور" كه حاوي توصيههاي عملي نيشداري است دربارهي چگونگي غلبه بر خصم در مجادله؛ توصيههايي كه بيهيچ عذر و بهانهاي ماكياوليايي هستند. به قول شوپنهاور جدل مناقشهآميز عبارت است از: "هنر مباحثه به گونهاي كه شخص، فارغ از درستي يا نادرستي موضعش، از آن عقبنشيني نكند". شوپنهاور در اين رساله عمدا ـ واگرنه به قصد تعريض، ولي به صورتي تحريكآميز ـ از سوفسطاييان يونان باستان تقليد ميكند. به تصريح مترجم: "وقتي شوپنهاور به "هنر برحق بودن" رجوع ميكند. آن را سندي طنزآلود و طعنهآميز ميشمرد، هشداري به وسيلهي ارايهي مثال، نه سرمشقي اخلاقي. بيپردگي محض و نمايان برخي از ترفندهايي كه توصيف ميكند حاكي از آن است كه هنگام نگارش اين جستار اغلب در پي طعنه و ريشخند بوده است. ولي از آنجا كه اين رساله سندي خشمآلود نيز هست، و دنائت و خودخواهي طبيعت بشري را پايه و اساس خود قرار ميدهد، و صريحا براي فريفتن آن فنوني ارايه ميكند، نگارش آن ممكن نبوده كاملا طنزآميز و طعنهآلود باشد". پارهاي از توصيههاي شوپنهاور در اين رساله بدين قرار است: "گسترهي مصداق را بسط بده؛ دستت را رونكن؛ به مقدمات كاذب متوسل شو؛ خصمت را عصباني كن؛ سئوالهاي انحرافي مطرح كن؛ به رغم شكست، مدعي پيروزي شو؛ از آراي خصمت استفاده كن؛ و به بحث جنبهي شخصي بده، توهين و بددهني كن".