اين كتاب، گزارش نگارنده ـ دكتر بليكس ـ از تمام رخدادهايي است كه سرانجام به اعلام جنگ با عراق در مارس 2003 انجاميد. او در توصيفهاي خويش از ديدارهايش با تونيبلر، جورجبوش، ژاك شيراك، كاندوليزا رايس، كالين پاول و كوفيعنان، سرخوردگيها و ناكاميها، دلهرهها، نگرانيها، فشارها و هيجانهاي آنان را به خوبي منعكس ميكند. وي در كتاب به برخي سئوالات كليدي در خصوص جنگ، پاسخ ميدهد. از جمله اين كه: آيا جنگ اجتنابناپذير بود يا ميتوانست از آن جلويگري شود؟ آيا عراق سلاحهاي كشتار جمعي داشت؟ چرا ايالات متحده و بريتانيا نتوانستند حمايت كشورهاي عضو شوراي امنيت راكسب كنند؟ براي جلوگيري از گسترش و ممانعت از بهكارگيري سلاحهاي كشتار جمعي در آينده چه درسهايي را ميتوان از جنگ عراق فراگرفت؟ گفتني است، "دكتر هانس بليكس" به مدت شانزده سال از 1981 تا 1997 مدير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي بود. وي در سال 2000 از سوي دبير كل سازمان ملل متحد به رياست كميسيون سازمان ملل براي بازرسي و نظارت در عراق منصوب شد و در سال 2002 سرپرستي بازرسان تسليحاتي سازمان ملل را در عراق به عهده داشت. وي پس از هجوم نظامي نيروهاي ائتلاف به عراق و خاتمهي اجباري فعاليت بازرسان در آن كشور، به رياست كميسيون تازه تاسيس از سوي سازمان ملل (كميسيون بينالمللي سلاحهاي كشتار جمعي) برگزيده شد.