نوشتار حاضر به دلايل موفقيت شركتهاي ژاپني در نوآوري اختصاص يافته است. به تصريح نگارنده: "ما معتقديم كه موفقيت شركتهاي ژاپني به دليل تسلط بر امر توليد، دسترسي به سرمايهي ارزان، ايجاد روابط نزديك و متقابل با مشتريان، عرضهكنندگان و كارگزاران دولتي، يا استخدام دايمي كاركنان، بهرهگيري از سيستم مبتني بر ارشديت و عملكردهاي ديگر در حيطهي مديريت منابع انساني نبوده است. البته اين عوامل به نوبهي خود از اهميت بالايي برخوردار هستند. اما معتقديم كه شركتهاي ژاپني به دليل مهارت و تخصص در دانشآفريني سازماني به چنين موفقيتهايي دست يافتهاند. منظور از دانشآفريني سازماني، توانايي شركت به عنوان يك مجموعهي واحد در خلق دانش نوين، انتشار آن از طريق سازمان و كاربرد آن در توليدات، خدمات و سيستمهاي مختلف است. دانشآفريني سازماني، عامل اساسي در بهرهگيري از شيوههايي است كه شركتهاي ژاپني آن را ابداع كردهاند. اين شيوهها در تحقق نوآوري تكثيري، مداوم و جهشي، نقش بسيار سازندهاي را ايفا ميكنند. در اين كتاب ما به مبحث دانش صريح و دانش ضمني (شامل عوامل ناملموسي از قبيل عقيدهي شخصي، خصيصههاي فردي و سيستم مبتني بر ارزش) به عنوان چارچوب اساسي سازنده در روابط مكمل خواهيم پرداخت". برخي مباحث كتاب، عبارت است از: معرفي دانش در سازمان، دانش و مديريت، نظريهي دانشآفريني سازماني، دانشآفريني در عمل، دانشآفريني سازماني در سطح جهاني، و مديريت و تحقق اهداف.