اين كتاب در قالب روايت داستاني، شرحي از زندگي و فعاليتهاي "روپرت مورداك" در عرصهي روزنامهنگاري است. وي در سال 1931 در استراليا به دنيا آمده 22 ساله بود كه صاحب يك روزنامه در "آدلايد" شد. كارش را با خريد روزنامههاي ورشكستهي شهرهاي كوچك استراليا و راهاندازي دوبارهي آنها شروع كرد و امروز صاحب بسياري از رسانههاي دنياست. در كتاب حاضر، در قالب فعاليتهاي گوناگون مورداك، داستاني از رابطهي رسانه، قدرت و سياست بازگو ميشود در كتاب خاطرنشان شده است: "قويترين عنصر محافظهكاري مورداك، رغبت وي به آن دست از رهبراني است كه مواضعي روشن و قاطعانه در قبال مسائل مهم اتخاذ ميكنند. اين همان چيزي است كه وي در وجود مارگارت تاچر و رونالد ريگان، و البته پس از وقايع 11 سپتامبر در وجود دونالد رامسفلد و جورج بوش تحسين ميكند. او ضمنا در بعد سياست كلان جهاني نيز اظهار نظرهايي كرده و گاهي يك تنه ارگانهاي رسانهاي جهاني را به چالش ميطلبد... مطلب مهم اين كه مورداك، رئيس و مدير ارشد اداري شركتي است كه در سه قاره از پنج قارهي جهان داراي 175 عنوان نشريهي گوناگون است كه در هر هفته بيش از چهل ميليون نسخه منتشر ميشود و تسلط كاملي بر بازارهاي ژورناليسيتي كشورهاي بريتانيا، استراليا و نيوزلند دارد. ضمنا او فردي است كه از ابزارهاي پرنفوذتر رسانهاي همچون پخش تلويزيوني، اعم از تلويزيونهاي كابلي، تلويزيونهاي ماهوارهاي، استوديوهاي فيلمسازي، شبكههاي اينترنتي و ديگر ابزارهاي موجود در دنياي تفريحات و سرگرميها برخوردار است. در ماجراي جنگ عراق هم بينندگان برنامههاي تلويزيون در سراسر جهان شاهد حجم فعاليتهاي گستردهي شبكههاي فاكسنيوز و اسكاي نيوز مورداك بودند... جالبتر اين كه مورداك سخت تلاش ميكند در لفافي از مسائل اقتصادي و تجاري اهداف خاص سياسي را پيگيري كند كه به آنها اعتقاد راسخ دارد".