در اين نمايشنامه، زني به نام "سارا" در بندر عباس فرزند نامشروعي به دنيا ميآورد و سپس وي را رها كرده و به تهران ميگريزد. "سارا"ي زيبا و جوان در تهران به ثروتي سرشار دست مييابد. وي اكنون كه تمام روياهايش به حقيقت پيوسته و آرزوهايش تحقق يافته، كمبود فرزند از ياد رفته را حس ميكند. بنابراين، به بندرعباس بازميگردد، در حالي كه فرزند وي در آغوش عارفانهاي به نام "بانو" رشد يافته است. ميان او و "بانو" كشمكشهايي درميگيرد كه منجر به وقوع ماجرايي اسفبار ميشود ....