عبدالله سينا كه در دستگاه استيفاي ملك منصور ساماني خدمت ميكرد، مردي نسبتا كامل بود و مانند اكثر فضلاي بخارا گاهي شعر ميسرود و سينا تخلص ميكرد. او پس از ازدواج با «ستاره» از او صاحب پسري به نام «حسين» شد. حسين ابن عبدالله يا ابن سينا تا زمان خردسالي از پدرش آموزش ديد. اما بعد از سفر از خرمثين به بخارا، نزد استاد ابوالعلاء سرخسي به يادگيري تجويد و ترتيل پرداخت و سپس نزد محمود سماح با علم اعداد و حساب آشنا شد. او در نوجواني نزد اسماعيل زاهد، علم فقه و نزد ابوالقاسم زهراوي، علم پزشكي را آموخت. سومين معلم ابن سينا در بخارا استادي به نام عبدالله ناتلي بود كه سه علم ايساغوجي، مجسطي و هندسۀ اقليدس را به وي آموخت. اكنون ابن سينا، دانشمند رياضي، علوم، فلسفه و تاريخ بود و در عين حال يكي از مردان ادب نيز به شمار ميرفت كه گواهش اشعار فارسي و عربي است. اما پزشكي در شرح حال ابن سينا از اهميت خاصي برخوردار است، زيرا دردنيا او را در درجۀ اول به عنوان پزشك ميشناسند. ابن سينا دانشمند و طبيبي حاذق بود كه به او لقب شيخ الرئيس دادند. او قسمتي از عمر 53 ساله يا 56 ساله خويش را يا زنداني بود يا فراري يا در مشاغلي مانند وزارت گذرانيد كه با تحقيقات علمي همراه بود. ابن سينا در اواخر عمر دچار بيماري قولنج شد ولي چون در مداواي خويش كوتاهي كرد در سال 427 هجري قمري درگذشت. آرامگاه او اكنون در شهر همدان است. مطالب ذكر شده پارهاي از زندگینامۀ ابن سيناست كه براي آشنايي با دستاوردهاي او به عنوان بزرگترين پزشك ايران جمعآوري شده و در كتابچۀ حاضر به چاپ رسيده است.