كتاب حاضر، رمان فارسي است كه در زمان پهلوي اتفاق ميافتد. نويسنده، داستان پسري به نام «ارژنگ» را روايت ميكند كه افسري پركار و منظم است. «ارژنگ» عاشق دختري به نام «نوشين» است، اما نميتواند عشقش را به او ابراز كند. يكي از همين روزها او را براي مأموريت خطرناكي احضار ميكنند و زندگي او كاملاً تغيير ميكند. در داستان ميخوانيم:« «ارژنگ» افسر پركار و منظمي بود. به نظرش خيلي بعيد ميآمد كه به خاطر خلاف يا كمكاري بخواهند او را توبيخ كنند، آن هم در دفتر فرمانده كل و با اين نوع احضار غيرعادي، اما هر چه فكر ميكرد، نميتوانست حدس بزند كه علت احضارش به دفتر فرمانده چه ميتواند باشد».