اثر حاضر، پژوهشي است در جهت توضيح و درك دو پديدة دوران ساز «اومانيسم» و «رنسانس». هدف نگارنده، بررسي اين دو پديده، به دور از موضع گيري خاص و ارائة تصويري روشن از آنها براي مخاطب بوده است. [اومانيسم دورة رنسانس، بر اين باور بود كه بنياد مشروعيت نظامهاي سياسي بر احترام به آزادي انسان استوار است.] بر اين اساس، پس از توضيحات ابتدايي دربارة اين دو مفهوم، چهرههاي اومانيسم ايتاليايي را معرّفي ميكند و سپس، به عصر زرّين اومانيسم فرانسه ميپردازد. از بخشهاي ديگر اين اثر، بررسي عملكردهاي گفتار در سبك اين دوره است. در اين بخش، داستانها، ضربالمثلها، امثال و حكم، نامهها و ... تحليل شده و نمونههايي نيز ذكر شده است. نگارنده، پس از نتيجهگيري مباحث، گزيدهاي از متنهاي رنسانس و برداشتهاي تاريخي، انتقادي از اومانيسم را نيز در اثر خود گنجانده است.