رمان عاشقانة حاضر، قصّة زندگي دختري به نام «شهرزاد» است. شهرزاد، تك فرزند خانواده است و در جواني، مادر خود را بر اثر بيماري سرطان از دست داده و براي ادامة تحصيل در رشتة مهندسي كامپيوتر، به همراه پدر به لس آنجلس ميرود. بعد از دو ماه غريبگي در آنجا و دانشگاه، با ستوان يكم «جيمز كارسون»، پليس لس آنجلس، و خواهر او «آنا»، كه همكلاسي او نيز هست، آشنا ميشود. جيمز از پدري ايراني و مادري آمريكايي است كه در تناقض رفتارهاي ايراني و آمريكايي اسير است. در اين ميان، شهرزاد با فردي به نام «تيم» آشنا ميشود كه مبتلا به جنون ادواري است و دردسرهاي مرگآوري براي او و شهرزاد به وجود ميآورد.