داستان مصوّر حاضر، ماجراي دختري به نام «مريم» است. مريم در كنار پدر و مادر و خواهر كوچكترش «سمانه» زندگي ميكند. بهترين دوست و همكلاسي او «پروانه» است. پروانه پدرش را خيلي دوست دارد و هميشه او را قهرمان ميخواند. مريم و خواهر و مادرش بارها از دست پدر كتك خوردهاند. مادر پس از هر بار كتك خوردن، با پدر مهرباني ميكند. مريم كه دليل بداخلاقيهاي پدر را نميداند، او را دوست ندارد و در مقابل سؤال پروانه به دروغ ميگويد كه پدر را دوست دارد. تا اينكه روزي دفتر خاطراتي همچون دفتر خاطرات پدر مهيا كرده و شروع به نوشتن خاطرات خود ميكند. او با خواندن دفتر خاطرات پدر در دوران جنگ و همچنين توضيحات مادر، پي به بيماري پدر و موجي بودن او بر اثر حضور در جبهه برده و دلايل رفتارهاي بد او را ميفهمد. از آن به بعد پدر در نظر مريم قهرمان جلوه كرده و به وي علاقمند ميشود.