در اين كتاب، داستاني فارسي درج شده است. كتاب حاضر، مجلّد نخست از مجموعة دو جلدي «رؤياي خام» است. «آرمين»، جواني كه از كودكي تاكنون سختيهاي بسياري را تحمّل كرده، سرانجام با سعي و تلاش فراوان موفّق به تأسيس يك مغازه شده و پس از چندي با تشويق اطرافيان، تصميم به ازدواج ميگيرد. امّا هنوز مدّت كوتاهي از ازدواجش نگذشته كه متوجّه اشتباه خود در انتخاب همسرش شده و به علّت نامناسب بودن دختر و با وجودداشتن يك فرزند از او جدا ميشود. پس از چندي، با پيشنهاد مادرش با دختر ديگري به نام «ساحل» آشنا شده و با وي ازدواج ميكند. امّا روزي خواندن خاطرات دوران مجرّدي «ساحل»، «آرمين» را به شدّت آشفته ميكند، و او كه احساس كرده براي بار دوم گرفتار خيانت همسر شده، به سختي برميآشوبد. با اين وجود سعي ميكند با دقّت و مهارت جلو برود. «آرمين»، پس از مطالعة كامل خاطرات «ساحل» متوجّه نكات بسياري شده و به اشتباه خود پي ميبرد. داستان «ساحل» واقعيتي از پاك بودن نهاد دختري باايمان است كه اشتياق «آرمين» را براي بيشتر دانستن تحريك ميكند.