رمان حاضر، با موضوع داستانهاي عربي، دومين رمان «عبدالرحمن منيف»، نويسندة برجستة عرب است كه به فارسي ترجمه شده است. در اين رمان، تاريخ «طيبه»، شهري كويري و خشك ـ نماد شهر شرقي، بازگو ميشود كه قحطي، جنگ و ... را با مردماني متفاوت تجربه كرده است. در اين ميان، «عساف» معروف به شاه ديوانهها، برجستهترين فرد «طيبه» است. او در زندگي شكار را برگزيده و كشتن جانوران و پرندگان ماده را كشتن آينده ميداند. وقتي «عساف» كه خوي تند و وحشي دارد، به آرمانهاي خود پشت ميكند، بيابان او را به كام مرگ ميفرستد. رمان حاضر، آميزهاي از درون مايههاي واقعگرايانه و روايت كهن الگوها و آشفتگيهاي جامعه است.