«آني» كه در درس رياضي دانشآموزي بسيار ضعيف است، شبي پس از استفاده از ماشينحساب كهنه پدر، آن را زير بالش خود قرار داده و به خواب ميرود. در همين هنگام ماشينحساب جادويي، وارد عمل شده و كاري ميكند كه آني به نابغه رياضي بدل ميشود. آوازه دختر يازده سالهاي كه به آساني سختترين مسائل رياضي را در يك دقيقه حل ميكند همهجا ميپيچد و از او براي شركت در مسابقه بزرگان رياضي دعوت ميشود. آني در اولين دقايق مسابقه، كه به صورت مستقيم از تلويزيون پخش ميشود، بسيار موفق است. اما ناگهان ذهن او از فعاليت و محاسبه بازمانده و ديگر قادر به پاسخگويي نيست. آني پس از بازگشت به منزل مجبور به اعتراف واقعيت نزد والدين خود، در مورد ماشينحساب ميشود. و همان موقع علت باخت خود را ميفهمد؛ پدر كه قصد كمك به آني را داشته، براي خوشحال كردن وي، ماشينحساب نويي برايش تهيه كرده و آنديگري را دور انداخته است. آني استعداد رياضي خويش را از دست ميدهد اما كمي از جادو باقي مانده و او حالا در درس رياضي، دانشآموزي متوسط است.