انسانهاي حقيقي ميگويند خداوند بشر را به سان خود آفريد؛ اما نه در سطح فيزيكي، چون خداوند جسم ندارد. روح انسانها شبيه به قدر مطلق خلق شده است: يعني نيروي عشق بيقيد و شرط، خلاقيت و استعداد انجام هركاري در آنها هست. به بشر اختيار كامل داده شده و اين سياره در اختيارش قرار گرفته تا از آن به عنوان محل آموزش و پرورش احساسات استفاده شود. زماني كه روح در قالب بشر قرار ميگيرد، اين آموزشها به طور دقيق و بينظيري صورت ميگيرد. كتاب حاضر شرح سفر نويسنده به استراليا و ديدار از قبيلة كوچكي است كه آنها را انسانهاي وحشي و يا انسانهاي بدوي مينامد كه در دورافتادهترين نقاط زندگي ميكنند. در اين سفر بوميان استراليا، رازهايي از هستي را براي نويسنده ميگشايند و با طرز عمل و رفتار شايستة خود، الگويي از زندگي بهتر در اختيار وي قرار ميدهند.