شمارة 38 از مجموعة افتخار، به بيان خاطراتي از فرماندهان شهيدان دوران جنگ تحميلي و ذكر مواردي از زندگي بيآلايش و سادة آنها اختصاص دارد. در بخشي از كتاب ميخوانيم: «فصل پاييز بود و هواي منطقه سرد. شهيد حاج همت براي ماموريتي بيرون رفته بود. وقتي برگشت، متوجه شد كه بچهها براي رزم شبانه رفتهاند و در اين هواي سرد، هركدام فقط يك پتو و تجهيزات نظامي با خود بردهاند. يك پتو برداشت و از سنگر بيرون رفت و آن شب را با يك پتو در محوطة باز اردوگاه به سر برد. وقتي علت را از او پرسيدم، گفت: «امشب نيروها توي اين سرما با يك پتو ميخوابند، من چطور داخل سنگر بخوابم؟».