در اين پژوهش تحليلهاي مكتبهاي مختلف فكري در مورد مقوله فمينيسم و موجهاي اول و دوم و سوم فمينيسم در جهان غرب ارايه شده است و آثاري كه بر تفكرات فمينيستي بار شده است بيان گرديده است. نويسنده رويكردهاي مختلف به اين مسأله را مطرح كرده و سعي دارد مباني و اصول مبتني بر فمينيسم و افكار فمينيستي و برتري جنس زن بر جنس مرد به طور مطلق را مورد خدشه قرار دهد. از اينرو وي نخست به معرفي فمينيسم و معناي لغوي و اصطلاحي آن پرداخته و تاريخچهاي از پيدايش اين تفكر و جنبشهاي فمينيستي در جهان غرب ارايه نموده است. وي در اين زمينه به زمينههاي فرهنگي، اقتصادي و سياسي، موجهاي اول، دوم و سوم فمينيسم در غرب اشاره كرده و روند تاريخي دو نوع گرايش اصلي فمينيسم يعني فمينيسم ااصلاًحطلب و انقلابي را بررسي نموده و مطالبات اصلي موجهاي فمينيستي را بيان كرده است. در ادامه وي به نقد و بررسي مباني كلامي و فلسفي فمينيسم پرداخته و مدرنيته، ليبراليسم، اومانيسم، سكولاريسم و آزادي افراطي را از مباني آن دانسته و اين مباني را مورد خدشه قرار داده و رابطه عدالت و برابري حقوق زن و مرد را مورد انتقاد و ارزيابي قرار ميدهد، آنگاه وي به نقد مباني اخلاقي جريان فمينيسم پرداخته و با توجه به مكاتب اخلاقي فلسفه اخلاق در غرب به معرفتشناسي اخلاق فمينيستي پرداخته و پيامدهاي اخلاقي فمينيسم كه مهمترين آنها نفي نظام خانواده، مردستيزي، تحقير مادري، سقط جنين و همجنسگرايي است را بيان كرده است. در قسمت بعدي كتاب نويسنده به نقد مباني كلامي فمينيسم پرداخته و به نقد برخي از آموزههاي مسيحيت مانند خداشناسي، جايگاه زن نزد كليسا و برابري يا تفاوت زن و مرد را طبق تعاليم مسيحيت مورد ارزيابي قرار داده است. در بخش دوم كتاب نويسنده به بررسي آثار عملي قايل شدن به تفكرات فمينيسم پرداخته و به بازخواني برخي از مهمترين آموزههاي فمينيسم مانند برابري يا تساوي زن و مرد، منع هرگونه تبعيض بر مبناي جنسيت، رابطه فمينيسم و فردگرايي و رابطه آن با جهانيسازي پرداخته است. در فصل پاياني كتاب نويسنده به برخي از چالشهاي فراروي فمينيسم در خانواده و اجتماع اشاره نموده و تأثيرات منفي اين قبيل از تفكرات بر خانواده و اجتماع، تغيير الگوهاي سنتي خانواده، هزينههاي اجتماعي زوال نهاد خانواده افزايش سقط جنين و يا تولد كودكان نامشروع، از بين رفتن نقش و الگوهاي زنانه در خانواده و اجتماع، روابط جنسي مدرن بر اثر از بين رفتن رابطه جنسي همسران در درون خانواده، از بين رفتن نقش والدين نسبت به كودكان در محيط خانه و كار و تلاش اقتصادي در بيرون از محيط خانواده را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است.