در مجلد حاضر که از سري مجموعههاي «مطالعات زنان» است، به بررسي گفتوگوي جاري ميان فمنيسيم و ساير انديشهها و نظريههاي اجتماعي و سياسي در غرب با محوريت بحث «تفاوت» و به تبع آن «شناسايي» پرداخته ميشود. منظور از نظريههاي اجتماعي ـ سياسي آن دسته از مفهومسازيها، آراي اجتماعي ـ سياسي و نظريهپردازيهايي است که فراتر از توصيف، تفسير و تبيين واقعيت، داراي ابعادي فلسفي و هنجاري نيز هستند. در اينجاست که با توجه به زير سؤال رفتن فراروايتها، تلاش براي همگنسازيهاي اجتماعي، دعاوي جهان شمول و... ار يك سو و از سوي ديگر، واقعيت چندگانگي و تکثر فرهنگي و اجتماعي در غرب، مسئلة تفاوتها و به رسميت شناختن آنها به موضوعي مهم براي نظريهپردازان اجتماعي ـ سياسي تبديل ميشود. در حال حاضر، ليبراليسم، مارکسيسم، مکتب انتقادي و پس تجددگرايي از مهمترين نظريههاي اجتماعي ـ سياسي غرب محسوب ميشوند که به دليل تأثيري که در مناظرات زنان در حوزة نظرية اجتماعي ـ سياسي داشتهاند،در اين کتاب نيز مورد توجه بودهاند و به طور خاص، پاسخ آنها بر مسئلة تفاوت و شناسايي با توجه خاص به زنان و زنانگي مورد بررسي و نقد قرار گرفته است.