خانوادهاي از سال 1946، يعني جنگ بين يونان و نيروهاي كمونيست و سلطنتطلب و از 1936 يعني دورة پاكسازي كمونيستها توي ديكتاتوري متاكزاس مدام تحت بازجويي پليس قرار ميگيرد. پدر به مدت بيست سال در زندانهاي سيرا، كرت، تريكالا، كورفو زنداني بوده است. گروهبان به همراه پليس براي گرفتن پسر خانواده كه در شيفت شب كار ميكند وارد خانه ميشوند و مادر به سوالات گروهبان جواب ميگويد و از خاطرات خود و از تحويل دادن يونانيها به دست ژاندارمهاي يوناني به ژرمنها ميگويد. پسر صبح به خانه ميآيد و حضور گروهبان و پليس برايش امري عادي است. او بدون مقاومت تسليم ميشود و گروهبان و پليس به همراه پسر خارج ميشوند. كتاب در دو نمايشنامة مدرن يوناني با عنوانهاي مرد و شلوارش و مرد عوضي و زن به تصوير كشيده شده است.