در جهاني با شش ميليارد جمعيت، از هر يكميليوننفر، يك نفر عضو «ابرطبقه» است. شمار آنان شش هزار نفر است. كساني كه در راس دولتها هستند، بزرگترين شركتهاي جهان را اداره ميكنند، رسانهها را ميچرخانند، رهبري اديان بزرگ جهاني برعهدهشان است و نيز در پشت پرده سرنخ خطرناكترين سازمانهاي تروريستي جهان را در دست دارند. آنان ابرطبقة جهاني و شكلدهندة تاريخ دوران ما هستند. ابرطبقة امروز، به ثروت و قدرتي بيسابقه دست يافته و بيش از هرگروه ديگر جهاني شده است. آيا آنان، آنگونه كه مليگرايان منتقد آنان عنوان ميكنند، بين خود وجوه تشابهي بيش از هموطنانشان دارند؟ جهاني شدن بيش از هرگروه ديگري زير نفوذ آنان است؟ و آيا نفوذ فزايندة آنان عامل نابرابر اقتصادي و اجتماعي جهان معاصر و شكافهاي رو به رشد كنوني در آن است؟ نگارنده در كتاب حاضر، با بهرهگيري از پژوهشها و مصاحبههاي اختصاصي، با نگاهي واقعنگر، متوازن و به دور از افراط به پرسشهاي ذكرشده پاسخ ميدهد. وي در اين مسير مخاطب را از اتاقهاي هياتمديرة قدرتمندترين شركتهاي آمريكايي تا صرف ناهاري با بدنامترين «اليگارشهاي» روسي، از جلسات محرمانة كميسيون سهجانبه، تا بيشهزارهاي بوهيما و تا نشست «بوآو» در چين همراهي ميكند. ضمن آن كه اين كتاب، نخستين بررسي جدي دربارة پيوندهاي موجود ميان رهبراني است كه زمام امور نهادهاي عمده در زمين را در چنگ خود دارند و ثروت و قدرت آن را كنترل ميكنند.