بخش عمدهای از متفکران غرب بر این باورند که با پایان یافتن جنگ سرد، عرصة سیاست بینالملل دچار تحول شده است. هماکنون مشخصة تعیین کنندة روابط قدرتهای بزرگ، همکاری است نه رقابت امنیتی و تعارض. جای تعجب نیست که خوشبینها ادعا کنند که رئالیسم دیگر قدرت تبیینکنندگی ندارد. به عقیدة آنان این یک تفکر قدیمی است و با واقعیات جدید جهان سیاست تناسب ندارد، و بر عکس، عدهای عقیده دارند که تمامی قدرتهای بزرگ در سراسر جهان هنوز هم بر موازنة قوا اهمیت داده و قصد دارند در آیندهای پیشبینیپذیر برای کسب قدرت به رقابت با یکدیگر بپردازند، در نتیجه رئالیسم (جهان واقعگرا) بهترین تفسیر را دربارة سیاست بینالملل در قرن آینده ارائه خواهد داد. در کتاب حاضر نخست، نظریة «رئالیسم تهاجمی» بیان میشود، سپس برخی مباحث دربارة نحوة رفتار قدرتهای بزرگ با یکدیگر مطرح و استراتژیهای مختلفی که این قدرتها برای کسب و حفظ قدرت بیشتر به کار میگیرند معرفی میشود. در پایان نیز سیاست قدرت بزرگ در قرن ۲۱ با توجه به نظریة رئالیسم تهاجمی بررسی میشود.