اين اثر كوتاه يكي از دشوارترين و برجستهترين متنهاي فلسفي سدة بيستم است و دربارة آن كتابها نوشتهاند. كتاب حاضر بخشهايي از يادداشتهاي ويتگنشتاين است كه پس از درگذشت وي، در حالي كه به صورت مستقل آماده چاپ نبودند، به چاپ رسيده است. كتاب، علاوه بر بحثهايي دربارة يقين، ملاحظههايي دربارة فلسفة روانشناسي و نيز شالودة مزداهيك به چشم ميخورد. همچنين برخي از پژوهشهاي رياضيوار وي ارائه گرديده است. در بخش نخست نيز درآمدي از راسل همراه با متن انگليسي آن موجود است. نكتة قابل توجه در ترجمة كتاب استفادة زياد از واژهها و ريشههاي پارسي و ايراني بيش از ويراستهاي پيشين است. نويسنده در سلوك فلسفي خود، دو مرحله را درمينوردد كه اين رساله نمايندة مرحلة نخست انديشة فلسفي اوست. نگارندة كتاب مسالههاي فلسفي را بررسي ميكند و بر آن است تا براي انديشيدن مرزي نهد، زيرا هنگامي كه براي انديشيدن مرزي قائل شويم بايد بتوانيم هر دو سوي اين مرز را بينديشيم.