از آن روز كه انسان گام بر گسترة گيتي نهاد، پيوسته در جستوجوي حقيقتي فرامادي بود، حقيقتي فراتر از چهارچوبهاي تنگ مادي و حصارهاي فرودست دنيوي. پيامبران الهي به عنوان رسولان خداوند بر هدايت و ارشاد آدميان مبعوث شدند و هركدام در حد خويشتن به انجام رسالت خويش اهتمام ورزيدند. پيامبران اولوالعزم كه صاحب كتاب و شريعت بودند، وديعهاي الهي با نام دين براي بشر به ارمغان آوردند. اينك وظيفة انسانها بود تا به راه الهي گام نهند و از سرگشتگي به درآيند و از دام چالههاي گمراهي نجات يابند. كمكم در ميان انديشهمندان و متفكران دربارة دين و خصوصيات و ويژگيهاي آن، بحثها و گفتوگوهاي بسيار درگرفت و آراي بسيار و نظرات متفاوت پديد آمد. گسترة دراز دامن اين مباحث، تا امروز گسترده است و در زمانة ما نيز اين مباحث و نظرات افزونتر و بسيارتر شده است. هدف از تاليف كتاب حاضر نيز پاسخ به پرسش: «گوهر و هدف دين چيست؟» بوده است. بدينمنظور، نخست به كاوش در مفاهيم ذاتي و عرضي در منطق و فلسفة اسلامي و فلسفة غرب و... پرداخته شده و در معناي دين و ضرورت آن از منظر پديدارشناسي نكاتي مطرح گرديده است. سپس تاريخچه و سابقة بحث بيان شده و نگارنده آن را در آراي مسلمانان و غربيان و مكاتب فكري و عرفاني چون: هگل، ردلف اتو، امام الحرمين جويني، سيد حيدرآملي، فريتيوف شوان مورد بحث قرار ميدهد.